Saturday, October 29, 2011

هفتاد و یک

هفت وادی: وادی دوم - عشق
بزرگ می شویم، وروره ی دهان مان می شود تنها ناممکن در این عالم، ناممکن است، ولی جایی پسِ ذهن مان چیزهایی هست که ناممکن است. محتاط شده ایم. خواستن اما می بردمان به خانه ای جلوتر. امید به ممکن کردنِ آنچه در انباریِ ذهن در با برچسبِ ناممکن گوشه ای افتاده و دارد خاک می خورد. چیزی از جنس جنون، خواستنی که مداوم می شود، فراموشی درش کمرنگ می شود؛ اشتیاق، عشق.

No comments:

Post a Comment