دوراندیشی اسمی است که بر خیالِ تسلط بر زمان می گذاریم. توهمی که داوطلبانه می گذاریم دست و پامان را ببندد. حال مان را محدود می کنیم برای اجتناب از آینده ای محتمل. دوراندیشی اغلب بوی ناامیدی می دهد و ترس.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
در تلاش برای انتقال معانی، در تکاپوی دانستن و دریافتن، ناگزیر دست می یازیم به واژگان. خیال خامی است اگر بپنداریم که واژگان مشابه مان معانی یکسانی دارند. واژگان من زنده اند، از روزی به روز دیگر، حتی از ساعتی به ساعتی دیگر هزار بالا و پایین زندگی را از سر می گذرانند. من و واژگانم با هم بزرگ می شویم، با هم می رویم زیر آفتاب و سرمست حیات می شویم. با هم دل مان می گیرد و خموده و گرفته می شویم. باری، در تکاپوی شناخت خویش به واژگان رو آورده ام
No comments:
Post a Comment