Tuesday, October 29, 2013

ششصد و پنجاه و یک

درد یعنی نفس های بریده ی پشتِ تلفن وقتی که دستت از در آغوش کشیدنش کوتاه است. یعنی لحنِ بی تفاوتی که ناگاه سکوت می شود و صدای بالا کشیدنِ بینی و لحنی که هنوز بی لرزش و بی تفاوت است. درد یعنی نبودن وقتی که باید باشی.

No comments:

Post a Comment