درد یعنی نفس های بریده ی پشتِ تلفن وقتی که دستت از در آغوش کشیدنش کوتاه است. یعنی لحنِ بی تفاوتی که ناگاه سکوت می شود و صدای بالا کشیدنِ بینی و لحنی که هنوز بی لرزش و بی تفاوت است. درد یعنی نبودن وقتی که باید باشی.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment