Tuesday, December 18, 2012

چهارصد و چهل و چهار

مسافر به تعریفِ واژه نامه یعنی رونده از شهری به شهری دیگر. مسافر بودن اما به دل است. می شود مسافرت رفت اما مسافر نبود. مسافر اما نشسته روی ایوان خانه اش هم مسافر است.. از یک لحظه به لحظه ای دیگر در سفر است.

سفر و سکوت تا ده روز یا شاید یازده.

No comments:

Post a Comment